از آخرین باری ک داستانمون توی وبلاگ نیمه ایزدان اپلود کردم حدود یکسال میگذره،توی این مدت اتفاقات زیادی افتاده و خیلی چیزها تغییر کردهبرای همین من هم تصمیم گرفتم خط داستانی جدیدی رو شروع کنم،تمام اتفاقاتی که در سری داستان های ارباب هیولا افتاده رو فراموش کنید!
و در آخر فقط می خوام بگم
از برگشتن به خونه خوشحالم
این شما و این سوار نیمه شب!
به کابین خرد...خوش اومدین
سوار نیمه شب قسمت اول
سرگذشت مازو و واکی[5] - تا هیولا هست زندگی نتوان کرد.
نیمه ,سوار ,شب ,افتاده ,رو ,های ,سوار نیمه ,نیمه شب ,رو فراموش ,افتاده رو ,فراموش کنید
درباره این سایت